جدول جو
جدول جو

معنی قراجه ملک - جستجوی لغت در جدول جو

قراجه ملک
(قَ چِ)
دهی جزء دهستان اوزومدل بخش ورزقان شهرستان اهر. واقع در 9هزارگزی شمال ورزقان و 8هزارگزی راه ارابه رو تبریز به اهر. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل و سکنۀ آن 153 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان فرش و گلیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خَ جِ مِ)
خراج زمین. خراج مملوک. اتاوه. رجوع به ’خراج الارض’ و ’خراج زمین’ در این لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
(قَ جِ مُ حَمْ مَ)
دهی از دهستان کرانی شهرستان بیجار. واقع در 33000 گزی جنوب خاوری حسن آباد و 2000 گزی خاور راه فرعی بیجار. کوهستانی، سردسیر و سکنۀ آن 100 تن است. آب آن از چشمۀ لب شور، محصول آنجا غلات، لبنیات، شغل اهالی زراعت و گله داری است. این ده، به شورسو معروف است. صنایع دستی زنان قالیچه و جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قَ جِ)
دهی از دهستان نازلو بخش حومه شهرستان ارومیه. واقع در 22500 گزی شمال خاوری ارومیه و 9000 گزی خاور شوسۀ ارومیه به شاهپور. موقع جغرافیائی آن جلگه، معتدل مالاریائی و سکنۀ آن 280 تن است. آب آن از نازلوچای و چشمه و محصول آن غلات، حبوبات، کشمش، توتون، چغندر و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان جوراب بافی است. راه ارابه رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ جِ لَ)
قدیم، قریۀ کوچکی در قضای ایواجک از سنجاق بیغا، در هشت هزارگزی جنوب شرقی و در ساحل بحر. خرابه های شهر باستانی آلکساندریاتروآس در اطراف این قریه دیده میشود. در هنگام آبادی این ناحیت لنگرگاه مکملی هم داشته، اما امروز با ماسه پر شده است. (قاموس الاعلام ترکی) ، نام ناحیه ای و آن مرکب است از مرکز و 43 قریه و از طرف مغرب محدود است به سنجاق بوردور
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ مَ هََ)
دهی از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد واقع در 26 هزارگزی شمال الیگودرز و 14 هزارگزی خاور شوسۀ شازند به ازنا. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است. سکنۀ آن 500 تن. آب آن از قنات و محصول آن غلات، لبنیات، چغندر، پنبه. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا